بازگشت «بی بی» به قدرت در اسرائیل/ رای الیوم: نتانیاهو در یک دولت شکست خورده و وحشت زده به قدرت بازگشته است
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۱۸۸۸
بین الملل تابناک: با اعلام نتایج انتخابات پارلمانی در اسرائیل، بار دیگر بنیامین نتانیاهو (بی بی) به قدرت رسید و قرار است مامور تشکل کابینه این رژیم شود.
ائتلافی به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی اکثریت کرسیها را در پارلمان این رژیم که ۱۲۰ کرسی دارد از آن خود کرده است.
نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی که پنجشنبه اعلام شد نشان میدهد نتانیاهو و متحدان راستگرای افراطی او ۶۴ کرسی را در کنست تصاحب کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز چهارشنبه در حالیکه نزدیک به ۸۵ درصد از آرا شمارش شده بود بنیامین نتانیاهو در جمع حامیانش گفت که آنها در آستانه یک پیروزی بزرگ هستند. او همچنین وعده داد که یک «دولت با ثبات ملیگرا» تشکیل خواهد داد.
مخالفان نتانیاهو که از سوی ائتلافی به رهبری «یائیر لاپید»، نخست وزیر کنونی رژیم هدایت میشدند ۵۱ کرسی تصاحب کردند. لاپید این پیروزی را به نتانیاهو تبریک گفت و به اعضای دفتر خود دستور داد زمینه را برای انتقال قدرت مهیا کنند.
این گزارش می افزاید: حزب رعم به رهبری منصور عباس و حزب "حداش تاعل" به رهبری طیبی و عوده هر کدام ۵ کرسی در این انتخابات به دست آوردند.
حزب کارگر تنها توانست ۴ کرسی کسب کند و حزب میرتس نیز از کسب حد نصاب برای ورود به کنست بازماند.
نتایج این انتخابات به معنای آن است که نتانیاهو علیرغم تحت پیگرد بودن در چند پرونده فساد بایستی بنا به درخواست رئیس رژیم صهیونیستی کابینه تشکیل دهد.
این فرایند احتمالاً از هفته آینده آغاز خواهد شد و نتانیاهو ۲۸ روز برای تشکیل کابینه فرصت خواهد داشت. بسیاری از تحلیلگران معتقدند کابینه تحت ریاست او راستگراترین کابینه در فلسطین اشغالی خواهد بود.
انتخابات در فلسطین اشغالی در سال های گذشته به امری متداول تبدیل شده است اما تمامی این انتخاباتها به یک نتیجه یکسان ختم شدهاند: ناتوانی در تشکیل کابینههای با ثبات و سقوط نهایی آنها. این بی ثباتیها تا حد زیادی ناشی از عدم حمایت متحدان ذاتی نتانیاهو از او پس از تشکیل چند پرونده فساد علیه او بود.
تحلیل رای الیوم از نتایج انتخابات اسرائیل و بازگشت نتانیاهو به قدرت
روزنامه قطری «رأی الیوم» با انتشار یادداشتی، با اشاره به بازگشت «بنیامین نتانیاهو» و حزب لیکود به قدرت در فلسطین اشغالی در کنار سایر احزاب راست افراطی رژیم صهیونیستی به بررسی تصمیمات آتی وی پس از تشکیل کابینه و نیز پاسخ گروه مقاومت «عرین الاسود» در کرانه باختری به او پرداخت.
بنا بر این یادداشت، که به قلم «عبدالباری عطوان» سردبیر این روزنامه نوشته شده، در حالی که توسل به طرح ابتکاری صلح عربی به عنوان راهکار نهایی قضیه فلسطین، مهمترین تصمیم اتخاذی نشست سران اتحادیه عرب در الجزائر بود، پاسخ صهیونیستها به این امر، سریع بود و آن بازگرداندن بنیامین نتانیاهو و ائتلاف مذهبی نژادپرست و ضد عرب لیکود به قدرت در رژیم اشغالگر در آخرین انتخابات پارلمانی که برگزار شد، بود. و چه تصادفی که این انتخابات در نخستین روز نشست سران عرب برگزار شد.
بر اساس این گزارش، «صهیونیستها در انتخابات کنست، به احزاب مذهبی راست افراطی و نژادپرست معروف به تنفر از عربها و اتخاذ سیاستهای که خواستار کشتار و اخراج آنها از تمام فلسطین اشغالی و تقدیس هویت یهودی-صهیونیستی این کشور اشغالگر است، رأی دادند.
در این یادداشت آمده است: «حزب "عوتسما یهودیت" (قدرت یهودی) که در انتخابات اخیر ۱۵ کرسی کسب کرده و دو شخصیت بسیار نژادپرست در تاریخ کوتاه این کشور عبری را در رأس خود دارد که عبارتند از بزالل یوئل اسموتریچ به عنوان رهبر این حزب و ایتمار بن غفیر به عنوان معاونش، ستون فقرات دولت نتانیاهو که خود در رده سوم قرار دارد، خواهد بود. از این رو احتمال دارد که این حزب، دو وزارتخانه مهم یعنی امنیت (یعنی جنگ) و امنیت داخلی را به دست گیرد. در این صورت در اکثر تصمیمات جنگی مورد انتظار، حرف آخر را خواهد زد».
نگارنده در ادامه تصریح میکند: «رهبر این حزب که برجستهترین شریک سران عرب امضاکننده توافق نامههای صلح چه قدیم و چه جدید و آینده خواهد بود، خواستار کشتار، طرد و کوچاندن عربها و پیچاندن پیکرهای شهدا در پوست خوک است. ما بعید نمیدانیم که پایتختهای عربی که میزبان نتانیاهو و همقطارانش در کابینه خواهند شد، برای آنها فرش قرمز پهن کنند و به او و همقطارانش به چشم مهمانان عزیز بنگرند و با مهماننوازی و سخاوت عربی استقبال کنند».
عطوان در ادامه تصریح کرد: برای ما تفاوتی میان این ائتلاف پیروز و ائتلاف شکست خورده تحت هدایت (لاپید و بنیگانتز) وجود ندارد. هر دوی آنها با هر چیزی که نام عربی و اسلامی بر آن اطلاق شود، به چشم عداوت و تنفر مینگرند. کافی است به یاد بیاوریم که ژنرال بنی گانتز، وزیر جنگ اسرائیل در دولت قبلی، به خود می بالید که او اسرائیلیترین کسی بود که عرب ها را کشت، و این درست بود زیرا دولت او از ابتدای سال، ۱۶۶ فلسطینی را به شهادت رسانده است.با این وجود ما بار دیگر میگوییم که "خیر از درون شر میآید"».
وی در ادامه در توضیح اینکه چرا فکر میکند که شر به قدرت رسیدن مجدد نتانیاهو چگونه به خیر منجر خواهد شد، نوشت:« هیچ بعید نیست که این نژادپرستترین حکومت به نابودی کشور اشغالگر و پایان اجتنابناپذیر آن شتاب دهد. البته نه به دست ارتشهای کتک خورده عربی، بلکه به دست مردان مقاومت فلسطین و متحدان عرب و مسلمان آنها، موشکهایشان، پهپادها و عملیاتهای مقاومتی».
عطوان در ادامه نوشت که کابینه نتانیاهو و ائتلاف نژادپرست او، به محض تشکیل و تحویل قدرت، سه گام اصلی را برخواهد داشت که عبارتند از:
نخست: بازگشت به احیای اجرای معامله قدرت، الحاق کرانه باختری، تبعید اغلب فلسطینیها به اردن، به عنوان وطن جایگزین.
دوم: تشدید حملات و یورشها به مسجدالاقصی و تقویت سیطره یهود علیه آن و محو هویت عربی و اسلامی آن. با توجه به رهبران این ائتلاف نژاد پرست، هیچ بعید نیست که نخستین گام تقسیم مسجدالاقصی مشابه آنچه که در خصوص مسجد ابراهیمی در الخلیل صورت گرفت، برداشته شود و گام دوم تخریب آن و برپا کردن معبد ادعایی بر روی ویرانههای آن باشد.
سوم: لغو یا تعلیق توافقنامه تعیین مرزهای دریایی با لبنان، مشابه آنچه در توافق اسلو با فلسطینیها رخ داد. نتانیاهو این را به صراحت در تبلیغات انتخاباتی خود بیان کرد. این در حالی است که استخراج گاز و نفت از میدان کاریش در حال حاضر آغاز شده است اما در میدان قانا که "بخشی از آن" لبنانی شناخته شده است، تا این لحظه شاهد هیچگونه کاوش و اکتشافی صورت نگرفته است و چه بشا که به زودی نیز اجازه این امر داده نشود. آیا ضمانتهای آمریکایی که حتی یک درصد از پیمان اسلو را تضمین نکرد، آیا حقوق مردم لبنان را تضمین میکند؟
در ادامه این یادداشت آمده است: «نتانیاهو در یک دولت شکست خورده، وحشت زده، شاهد تقسیم و تشدید درگیری داخلی، و مهمتر از همه، در سایه وجود یک انتفاضه مسلحانه، مردمی که سلامتی و بهبودی خود را به دست آوردهاند و غبار تسلیم را تکاندهاند و به مقاومت مسلحانه با تمام قوت در سراسر سرزمین های عربی اشغالی باز میگردند، به قدرت بازگشته است».
عطوان نوشت: « ما اینجا از "عرین الاسود" (بیشه شیران) سخن میگوییم که دامنه سیاسی و نظامی خود را گسترش داده و اقبال مردمی از آن قویتر و محکمتر میشود. روزی نیست که کادرهای جوان این گروه، یک عملیات کماندویی در نقاط مختلف کرانه باختری انجام ندهند، عملیاتی چه با زیر گرفتن صهیونیستها،چه چاقو زدن یا شلیک گلولههای واقعی. تا دیروز در نابلس و جنین بود و امور به الخلیل رسیده و فردا در رامالله و پس فردا در مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ و این مسیر ادامه دارد».
وی در ادامه تصریح کرد: «شاید نتانیاهو موفق شود یک یا دو دولت عربی را در قراردادهای مسموم صلح ابراهیم که تحت فشار و ارعاب دولت دونالد ترامپ و داماد و شاگردش جرد کوشنر (شاگرد نتانیاهو) به زور بر برخی از دولت های عربی تحمیل کرد، موفق شود. اما این گونه حرکات آکروباتیک، در سایه بیداری مردم فلسطین و بازگشت آنها به ارکان مقاومت هیچ ارزشی نخواهد داشت».
سردبیر روزنامه رأی الیوم تاکید کرد: «نتانیاهو بازگشته به قدرت، نمی تواند نبرد "سیف القدس" را که او را تحقیرکرد و مورد اهانت قرار داد، فراموش کند. نبردی که با شلیک موشک از نوار غزه، قدرت اشغالگر را برای بیش از ۱۱ روز منزوی کرد و بیش از ۶ میلیون شهرکنشین اسرائیلی را مجبور به زندگی در پناهگاههای زیرزمینی کرد. این موشکها هنوز در دسترس و آماده شلیکند و صدها فروند پهپاد نیز آماده عملیات هستند. شاید بتوان او را نیز به یاد آورد که چگونه از یک جلسه انتخاباتی در شهر اشدود (زادگاه اجدادم) وحشت زده فرار کرد تا از خطر ۴۰۰ موشک شلیک شده از سوی جنبش "جهاد اسلامی" در انتقام از ترور شهید"بهاء ابوالعطا" فرمانده میدانی این جنبش برهد».
بر این اساس باید گفت: «اسرائیلی که نتانیاهو به قدرت در آن بازگشته، اسرائیلی نیست که او در زمان ترک قدرت، دیده بود. جهانی نیز که نتانیاهو در زمانی که در عرش قدرت بود بود با جهان اکنون متفاوت است. مدافع آن، یعنی آمریکا غرق در جنگ فرسایشی بیسابقه در اوکراین است و ولودیمیر زلنسکی فرزند ایدوئولوژی او، تا کنون نزدیک به یک پنجم زمینهای کشورش را از دست داده است و پایتخت آن، کییف، به دلیل بمباران موشکی روسیه در روزهای اخیر، به تلافی حمله به ناوگان روسیه در کریمه، از برق و آب محروم شده است».
نویسنده در ادامه به دوستی قدیمی میان پوتین و نتانیاهو اشاره کرد و نوشت: ما خوب میدانیم که نتانیاهو دوست صمیمی همتای روسی، یعنی ولادیمیر پوتین است، اما این دوستی قبل از جنگ اوکراین عمیقتر شد و اکنون وضعیت تغییر کرده است و نتانیاهو باید بین آمریکا و روسیه یکی را انتخاب کند و هیچ راه میانهای وجود ندارد. مهم نیست مانورها و تلاشهای او برای فرار و گمراه کردن چقدر طول بکشد، در نهایت باید یکی را انتخاب کند، هر انتخابی که بکند، او خود متضرر اصلی خواهد بود».
عطوان در پایان نوشت: «عرین الاسود کلیه معادلات و قواعد درگیری در فلسطین اشغالی و چه بسا جهان عربی تغییر داده است و به شیوهای خاص به استقبال نتانیاهو و بازگشتش به قدرت خواهد رفت..چیزی نمانده است».
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا روز دانش آموز عباسعلی اختری حادثه تروریستی شیراز آرمان علی وردی اسرائیل انتخابات پارلمانی نتانیاهو مهسا امینی آنفلوانزا روز دانش آموز عباسعلی اختری حادثه تروریستی شیراز آرمان علی وردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۱۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلافسازی ایران
اعتراف اخیر بلومبرگ نشان میدهد که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس شدیداً از همافزایی و همکاری ایران با بازیگرانی مانند روسیه، کوبا، بلاروس، چین، کره شمالی و... وحشتزده هستند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در حالی که رسانههای غربی در طول سالهای گذشته و اخیر، همواره بر انزوای ایران در نظام بین الملل به مثابه گزاره و پیشفرضی تصنعی و القایی مانور دادهاند، اخیرا برخی رسانههای آمریکایی و اروپایی نمیتوانند نگرانی خود را بابت قدرت ائتلافسازی استراتژیک ایران با شرکای راهبردی خود را پنهان سازند.
اخیرا پایگاه خبری بلومبرگ گزارشی درباره همکاری نظامی روسیه و جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد، امری که باعث نگرانی رژیم اشغالگر قدس و متحدانش شده است. بلومبرگ در اینخصوص نوشته است " سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه، در دیدار با محمدرضا آشتیانی، همتای ایرانیاش، در شهر آستانه، پایتخت قزاقستان تاکید کرده است که مسکو آماده گسترش همکاریهای نظامی مفید و متقابل با ایران است. در چنین شرایطی، نگرانی اسرائیل از پیامدهای گسترش روابط دفاعی مسکو و تهران جدیتر از گذشته شده است، بهویژه آنکه روسیه پس از رگبار موشکی ۱۳ آوریل ایران علیه اسرائیل، از تهران طرفداری کرد و وزارت امور خارجه این کشور آن حمله را «دفاع از خود» توصیف کرد. "
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران نهتنها قواعد بازدارندگی را به خوبی آموخته و آن را محقق ساخته است، بلکه همافزایی راهبردی با برخی بازیگران کلیدی در حوزه روابط بین الملل را نیز بهگونهای عملیاتی و به دور از توجه به هیاهوی جریانات طرفدار آمریکا و اروپا در دستورکار قرار داده است.
ابراز نگرانی رسانههای غربی (از جمله بلومبرگ) در خصوص ارتقای همکاریهای امنیتی، نظامی و راهبردی ایران و کشورهایی مانند روسیه و چین برخاسته از همین حقیقت است. این موضوع نشان میدهد که انتقادات جهتداری که در خصوص تعمیق مناسبات دوجانبه ایران و روسیه در طول سالهای گذشته مطرح شده، تا چه اندازهای غیرواقعی بوده است.
همافزایی راهبردی، فرمولی است که مطابق آن دو بازیگر با توجه به وجود تهدیدات یا فرصتهای مشترک در حوزه روابط بین الملل، از ظرفیتهای متقابل یکدیگر در معادلات جهانی استفاده میکنند. بدیهی است که همافزایی راهبردی با یک بازیگر، به معنای وابستگی به آن کشور نیست و اتفاقا به معنای درکی واقعبینانه در قبال ماهیت مناسبات جهانی و حوزه روابط بین الملل است.
اعتراف اخیر بلومبرگ نشان میدهد که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس شدیداً از همافزایی و همکاری ایران با بازیگرانی مانند روسیه، کوبا، بلاروس، چین، کره شمالی و .. وحشتزده هستند و آن را مایه ایجاد ائتلافی میدانند که ثمره آن قطعا در تعارض مطلق با امیال مداخلهگرایانه و توسعهطلبانه غرب در جهان امروز قرار دارد.
همین مسئله نشان میدهد که ائتلاف راهبردی با کشورهای مخالف آمریکا (حتی اگر در مواردی با آنها اختلاف نظر داشته باشیم) باید بهصورتی جدی و مستمر در دستورکار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان قرار گیرد تا بتوان از ثمرات آن در ایجاد موازنه قدرت به سود جریان ضد غرب در نظام بینالملل استفاده کرد.
البته در طول سه سال اخیر گامهای موثری در این خصوص برداشته شده و لازم است این نگاه راهبردی، تبدیل به یکی از ثوابت سیاست خارجی کشورمان شود.